عشق، هر جا رو كند آنجا خوش است.گر به دريا افكند دريا خوش است.گر بسوزاند در آتش، دلكش است.اي خوشا آن دل، كه در اين آتش است.تا ببيني عشق را……. آيينهوارآتشي از جان خاموشت برآر!هر چه […]
با آنكه در میكده را باز ببستند با آنكه سبوی می ما را بشكستند با آنكه گرفتند ز لب توبه و پیمانه ز دستم با محتسب شهر بگوئید كه هشدار هشدار كه من مست می هرشبه […]
چه زيباست كه چون صبح، پيام ظفر آريمگل سرخ، گل نور، ز باغ سحر آريم.چه زيباست، چو خورشيد، درافشان و درخشانزآفاق پر از نور، جهان را خبر آريم .همانگونه كه خورشيد، بر اورنگ زر آيد،خرد را […]
من يقين دارم كه برگ ،كاين چنين خود را رها كردست در آغوش باد ،فارغ است از ياد مرگ !آدمي هم مثل برگ ، مي تواند زيست بي تشويش مرگ ،گر ندارد همچو او آغوش مهر […]