ساقیا بیگه رسیدی می بده مردانه باشساقی دیوانگانی همچو می دیوانه باشسر به سر پر کن قدح را موی را گنجا مدهوان کز این میدان بترسد گو برو در خانه باشچون ز خود بیگانه گشتی […]
ازمن ای ساقی مردان ..نفسی روی مگرداندل من مشکن اگر نه قدح وشیشه شکستمقدحی بود بدستم…بفکندم ….بشکستمکف صد پای برهنه..من از ان شیشه شکستمتو بدان شیشه پرستی که..زشیشه.ست شرابتمی من نیست زشیره..زچه رو شیشه پرستمحضرت […]
طواف حاجیان دارم بگرد یار می گردمنه اخلاق سگان دارم نه بر مردار می گردممثال باغبانانم نهاده بیل بر گردنبرای خوشه خرما به گرد خار می گردمنه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند […]