بدروتان باد ای شب زدگان خوش خواب
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
ساز دل را کوک کن
۳ خرداد ۱۳۹۵

ساربانا ! اشتران بين

ساربانا ! اشتران بين سر به سر قطّار مست
میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست

کویر (10)

باغبانا رعد مطرب……. ابر ساقی گشت و شد؛
باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست

آسمانا چند گردی……….. گردش عنصر ببین
آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست

حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس
روح مست و عقل مست و وهم مست، اسرار مست

رو تو جبّاری رها کن ………خاک شو تا بنگری ؛
ذره ذره خاک را از ………خالق جبار مست

تا نگویی در زمستان باغ را مستی نماند

8200_(720x720)
مدتی پنهان شده ست از دیده مکّار مست

بیخ‌ های آن درختان می نهانی می‌خورند
روزکی دو صبر می‌کن تا شود بیدار مست

گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست

ساقیا باده یکی کن………… چند باشد عربده؟
دوستان ز اقرار مست و دشمنان ز انکار مست

باد را افزون بده…….. تا برگشاید این گره
باده تا در سر نیافتد کی دهد دستار مست

بخل ساقی باشد آن جا……..، یا فساد باده‌ها
هر دو ناهموار باشد، چون رود رهوار مست

روی‌های زرد بین …………و باده گلگون بده
زانک از این گلگون ندارد بر رخ و رخسار مست

باده‌ای داری خدایی، ….بس سبک خوار و لطیف
زان اگر خواهد بنوشد روز صد خروار مست

شمس تبریزی به دورت هیچ‌کس هشیار نیست
کافر و مؤمن خراب و زاهد و خمّار مست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *